” تو ” را میان اصطکاک خودکار و کاغذ
گیر خواهم انداخت
شاید اینگونه بشود تو را
” تجربه ” کرد!!!
برای تو می نویسم
برای تویی که تنهایی هایم پر از یاد توست ...
که قلبم منزلگاه عـــشـــق توست ...
که احساسم از آن وجود نازنین توست ...
که تمام هستی ام در عشق تو غرق است ...
که چشمانم همیشه به راه تو دوخته است ...
که وجودم را محو وجود نازنین خود کردی ...
که هر لحظه دوری ات برایم مثل یک قرن است ...
که سـکوتـت سخت ترین شکنجه ی من است ...
که عـشقت معنای بودن من است ...
که غمهایت معنای سوختن من است ...
که آرزوهایت آرزویم است دوستت دارم تا..!
نه!
دیگر برای دوست داشتن هایم « تایی» وجود ندارد
بگذار صادقانه بگویم که :
بی حد و مرز دوستت دارم
نظرات شما عزیزان: